۱۳۸۸ مهر ۱۴, سهشنبه
طرحریزی برنامههای خوب
اجتماع مسیحی (كلیسا یا مشارکتهای خانگی) در وهله نخست یك ارگانیسم یا موجود زنده و متشكل از افرادی است كه روح خدا در آنها سكونت دارد. ولی فعالیتهای این سازمان باید دارای نظم باشد (اول قرنتیان 14: 33، 40).
بنابراین مسیحیان باید موضوعاتی چون برنامهریزی، سازماندهی و مدیریت و ارزیابی را جدی تلقی كنند.
الف - دلایل نیاز به برنامهریزی خوب
1- برنامهریزی منجر به نتایج بهتری میشود.
امثال 21: 5: "فكرهای مرد زرنگ تماماً به فراخی میانجامد، اما هر كه عجول باشد، برای احتیاج تعجیل میكند." (امثال 19: 2)
2- برنامهریزی منجر به داشتن روابط بهتر با دیگران میشود.
امثال 14: 22: "برای كسانی كه تدبیر نیكو مینمایند، رحمت و راستی خواهد بود."
3- برنامهریزی منجر به داشتن رابطه بهتر با خدا میشود.
اشعیا 30: 1- 2. خلاصه: با خدا مشورت كنید و با هدایت روح خدا نقشههای او را در زندگی خود پیاده نمایید.
ب - آنچه برای یك برنامهریزی خوب لازم است
1- برنامهریزی مستلزم سختكوشی در زمان مناسب است.
امثال 10: 4- 5 " آدمهای تنبل، فقیر میشوند ولی اشخاص فعال ثروتمند میگردند. کسی که به موقع محصول خود را برداشت میکند عاقل است، اما کسیکه موقع برداشت محصول میخوابد مایه ننگ است."
امثال 20: 4. "مرد كاهل به سبب زمستان شیار نمیكند، لهذا در موسم حصاد گدایی میكند و نمییابد".
امثال 27: 1. "درباره فردا فخر منما، زیرا نمیدانی كه روز چه خواهد زایید".
امثال 28: 19. "هر كه زمین خود را زرع نماید از نان سیر خواهد شد، اما هر كه پیروی باطلان كند از فقر سیر خواهد شد."
امثال 30: 25. "مورچهها طایفه بیقوتند، لیكن خوراك خود را در تابستان ذخیره میكنند."
2- برنامهریزی مستلزم حضور مشاوران خوب است.
امثال 15: 22. "از عدم مشورت تدبیرها باطل میشود، اما از كثرت مشورتدهندگان برقرار میماند."
امثال 19: 20. "پند را بشنو و تأدیب را قبول نما تا در عاقبت خود حكیم بشوی."
امثال 20: 18. "فكرها به مشورت محكم میشود، و با حسن تدبیر جنگ نما".
امثال 29: 12. "حاكمی كه به سخنان دروغ گوش گیرد، جمیع خادمانش شریر خواهند شد".
3- برنامهریزی مستلزم دعا است.
امثال 16: 3. "اعمال خود را به خداوند تفویض كن، تا فكرهای تو استوار شود." (یعقوب 4: 2)
4- برنامهریزی مستلزم فروتنی است.
امثال 16: 9. "دل انسان در طریقش تفكر میكند، اما خداوند قدمهایش را استوار میسازد."
امثال 16: 25. "راهی هست كه در نظر انسان راست است، اما عاقبت آن راه موت میباشد."
امثال 19: 21. "فكرهای بسیار در دل انسان است، اما آنچه ثابت ماند مشورت خداوند است."
امثال 21: 31. "اسب برای روز جنگ مهیا است، اما نصرت از جانب خداوند است."
5- برنامهریزی مستلزم در نظر گرفتن اولویتها است.
امثال 24: 27. "كار خود را در خارج آراسته كن و آن را در ملك مهیا ساز (كارهایی كه واقعاً مهم و در اولویت هستند و نمیتوانند به عقب بیافتند) و بعد از آن خانه خویش را بنا نما (كارهای كماهمیتتر كه چندان اولویت ندارند)."
6- برنامهریزی مستلزم جمعآوری حقایق است.
امثال 24: 32. "پس من نگریسته متفكر شدم، ملاحظه كردم و ادب آموختم".
امثال 25: 2. "مخفی داشتن امر جلال خدا است، و تفحص نمودن امر جلال پادشاهان است."
امثال 27: 23. "به حالت گله خود نیكو توجه نما، و دل خود را به رمه خود مشغول ساز."
امثال 29: 18. "جایی كه رؤیا نیست قوم گردنكش میشوند، اما خوشابحال كسی كه شریعت را نگاه میدارد."
7- برنامهریزی مستلزم وفاداری است.
امثال 27: 18. "هر كه درخت انجیر را نگاه دارد میوهاش را خواهد خورد، و هر كه آقای خود را ملازمت نماید محترم خواهد شد."
8- برنامهریزی مستلزم نظم و تربیت است.
امثال 28: 2. "از معصیت اهل زمین حاكمانش بسیار میشوند، اما مرد فهیم و دانا استقامتش برقرار خواهد ماند."
امثال 30: 27. "ملخها را پادشاهی نیست، اما جمیع آنها دسته دسته بیرون میروند."
پ - آنچه برای اجرای یك طرح یا برنامه خوب لازم است.
1- برنامهریزی
برنامهریزی زمانی است كه من بر اساس حقایق موجود، اهداف مشخصی برای خود تعیین كرده باشم و به منظور نیل به این اهداف، برنامه روشنی تدارك دیده باشم.
2- سازماندهی
سازماندهی زمانی است كه هر شخص بروشنی میداند مسؤول انجام چه كاری است و در برابر چه كسی پاسخگو است.
3- رهبری
رهبری زمانی است كه من در زمان مناسب، تصمیمات درستی اتخاذ میكنم و این تصمیمات بهخوبی به مرحله اجرا در میآیند. توانایی ایجاد ارتباط روشن و مشخص یكی از اركان مهم رهبری است.
4- ارزیابی
ارزیابی زمانی است كه من كاری را كه انجام دادهام با آنچه باید انجام میدادم یا با آنچه طرحش را برنامه ریزی کرده ام، مقایسه میكنم و تفاوت بین آنها را تجزیه و تحلیل کرده ام.
ت - محتوای یك برنامه خوب
یك برنامه خوب عبارت است از اطلاعات، هدف، فعالیتها و زمانبندی مناسب (فعالیتها + زمانبندی= یك برنامه). یك برنامه باید در چارچوب سازمانی توسط رهبران و كاركنان، خطمشی، قوانین، اولویتها و منابع محدود آن اعمال گردد.
1- اطلاعات به شما میگویند كه چارچوب برنامهتان چیست.
2- هدف به شما میگوید كه چه كاری را میخواهید به انجام برسانید.
3- فعالیتها به شما میگویند كه چگونه میخواهید هدفتان را به تحقق برسانید.
4- زمانبندی به شما میگوید كه چه وقت میخواهید هدفتان را به تحقق برسانید.
ث - اول: جمعآوری و ارزیابی اطلاعات
برای داشتن یك برنامهریزی درست، آگاهی از اطلاعات مربوطه دارای اهمیت فراوانی است. شما باید درخصوص موارد زیر اطلاعات لازم را بدست آورید:
1- هدایت
خدا در كلامش و توسط روحش به مسیحیان در نقاط مختلف جهان، و به طور خاص به خود شما، چه میگوید؟ خدا درخصوص برنامهای خاص در كلامش چه تعلیمی میدهد؟ او چگونه شما را در دعا هدایت میكند؟
اهداف مخفی یا مكشوف شده خدا (تثنیه 29: 29؛ مزمور 32: 8؛ عاموس 3: 7) را به هیچ وجه نمیتوان عقیم گذاشت. خدا بر تمام امور كنترل دارد. نقشه الهی او (هدف، مشیت و تدبیر او) همواره پابرجا و استوار خواهد ماند و به انجام خواهد رسید (ایوب 42: 2- 3؛ مزمور 33: 11؛ امثال 16: 9؛ 19: 21؛ 20: 24؛ 21: 30؛ اشعیا 8: 10؛ 14: 24، 27؛ 25: 1؛ 40: 8؛ 46: 10- 11؛ 48: 14؛ 55: 11؛ ارمیا 44: 29؛ افسسیان 1: 11؛ مكاشفه 3: 7- 8). بنابراین سعی كنید تا حد امكان مطابق با نقشه خدا برنامهریزی كنید.
2- سازماندهی
اهداف عمومی اجتماع مسیحی (كلیسا، مشارکت خانگی یا سازمان) كه من عضو آن هستم، چه هستند؟
3- پیشرفت
تا به حال به چه نتایجی دست یافتهاید؟ در سال گذشته به چه پیشرفتهای نائل شدهاید؟ (اول تیموتاؤس 4: 15)
4- درسهای آموزنده
از تجارب، اشتباهات، موفقیتها و شكستهای سال گذشته خود چه درسهایی باید بیاموزید؟ (امثال 24: 32). این نكات آموزنده را تجزیه و تحلیل كنید.
5- فرهنگ
مشخصات اصلی فرهنگ (جهانبینی، اعتقادات، ارزشها، سنن و سازمانها) شما و فرهنگی كه در آن خدمت میكنید، چه هستند؟ روح زمانه ما چیست؟
(مراجعه کنید به راههایی منزجركننده: تثنیه 18: 9- 13؛ سنتهایی باطل و بیهوده، متی 15: 1- 9)
6- نیازها
كسانی كه میخواهید به آنها رسیدگی كنید چه نیازهایی دارند؟ نیاز خودتان، همكارانتان و اعضای خانوادهتان چیست؟
(امثال 27: 23؛ ارمیا 12: 10- 11؛ 23: 1- 40؛ حزقیال 34: 1- 24، زكریا 10: 2- 3؛ 11: 15- 17، متی 9: 36)
7- امكانات و موقعیتها
خدا چه موقعیتها یا درهای بازی پیش روی شما قرار داده است؟ (اعمال 14: 27؛ اول قرنتیان 16: 8- 9؛ دوم قرنتیان 2: 12؛ كولسیان 4: 3؛ مكاشفه 3: 7- 8).
8- مشكلات
با چه نوع مشكلات، مخالفتها، موانع و كمبودهایی مواجه میشوید؟ (اعمال 16: 6- 9؛ اول تسالونیكیان 2: 17- 18؛ دوم قرنتیان 11: 28).
9- منابع
چه منابعی در اختیار دارید؟ آیا نیروی انسانی در اختیار دارید؟ كسانی كه حاضرند به شما كمك كنند تا چه حد خود را در این زمینه متعهد میبینند (فیلیپیان 2: 19- 21)؟ آیا جهت ملاقات با یكدیگر مكانهایی در اختیار دارید (اعمال 19: 9)؟ آیا از وقت كافی، مواد لازم، منابع مالی (كولسیان 4: 2- 4)، حمایت از طریق دعا (كولسیان 4: 2- 4) و غیره برخوردار هستید؟
10- قابلیتها
همكارانتان یا افرادی كه میخواهید به آنها رسیدگی كنید چه قابلیتهایی دارند؟ آیا از قابلیتهایی چون استعدادهای طبیعی، عطایای روحانی، نقاط قوت و ضعف، تجربه، ایمان و قابلیتهای دیگر برخوردارند؟
11- هزینهها
شما و دیگران باید از لحاظ وقت (دوم قرنتیان 11: 27)، از لحاظ مالی، تواناییها، آماده كردن مطالب آموزشی و برنامهها، مخالفتها و زحمات احتمالی كه ممكن است با آنها مواجه شوید (دوم تیموتاؤس 3: 12)، چه بهایی را متقبل شوید؟
12- مشورت دیگران
رهبرانتان یا سایر كسانی كه از لحاظ روحانی افرادی بالغ و باتجربه هستند در شرایطی مشابه چه مشورتی میدهند؟ تنها پس از توجه به تمام نكات بالا، درصدد مشورت گرفتن از دیگران برآیید.
ج - دوم: تصمیمگیری و نوشتن اهداف
1- تصمیمگیری در مورد اهداف
الف) در مورد ایدههای جدید تبادلنظر كنید.
1) تبادلنظر یعنی بحث و گفتگو به منظور رسیدن به ایدههایی جدید.
2) به طور خاص با همكاران، رهبران، مشاوران، و نیز با همسر و فرزندانتان تبادلنظر كنید.
ب) تبادلنظر كردن در فضایی آزاد.
1) در فضایی آزاد با یكدیگر تبادلنظر كنید. تمام راهها را سبك و سنگین كنید و تمام جوانب را خوب بسنجید.
2) به دقت به واكنشها و سؤالات دیگران گوش دهید. سعی كنید به مقاصد یکدیگر بدرستی پی ببرید.
3) در مورد عواقب فرضی و واقعی تصمیمات و اقدامات خود با یكدیگر فكر كنید. اشعیا 47: 7 "در مورد آن چیزی كه ممكن است واقع شود فكر كنید."
4) هر ایدهای را با كلام خدا مطابقت دهید.
5) در رابطه با هر موضوع مهمی دعا كنید.
6) به كسانی كه در روند تصمیمگیریها نقش دارند (مانند همسر، فرزندان، اعضای گروه و غیره) به اندازه كافی فرصت بدهید تا در خصوص تصمیمات پیشنهادی به تفكر بپردازند و دعا كنند.
پ) تصمیمگیری.
1) سعی كنید تا حد امكان در جمع تصمیمگیری كنید؛ به عنوان مثال، تمام همكاران یا شورای پیران کلیسا یا اعضای كلیسا با هم در مورد مسئلهای تصمیم بگیرند.
2) سعی كنید تصمیماتتان بهاتفاق آراء و با موافقت جمع باشد. (اعمال 15: 28).
3) برخی از تصمیمات را باید به تنهایی اتخاذ كنید. در این گونه موارد، تنها خودتان مسؤول و پاسخگو خواهید بود.
ت) اتخاذ تصمیمات مهم.
1) تصمیمات و برنامههای شما بر اساس كدام اصول (احكام، تعالیم و وعدههای) كتابمقدسی است؟
2) انتظار دارید خدا در میان شما چه كاری انجام دهد؟
3) میخواهید چه نوع تأثیری بر مردم بر جای بگذارید؟
4) فلسفه خدمتی شما چیست؟ (منظور، اصول یا حقایقی است كه تعیینكننده عملكردهای شما است)
5) خطمشی خدمت شما چیست؟ (منظور، نگرش و گامهای اصلی است كه برمیدارید)؟
6) چه برنامههای دارید؟ (منظور، اهداف و برنامهریزیهایی است كه نوع فعالیت و زمانبندی انجام این فعالیتها را نیز در بر میگیرد)
7) ساختار سازمان شما چگونه است؟
8) با سایر گروهها و نهادها چه نوع رابطهای دارید؟ (گروههای دیگر در كلیسا، كلیساها و رهبران دیگر)
9) سبك، روحیه و روش خدمتی شما چگونه است؟
2- نوشتن اهداف
الف) محتوای اهداف
اهداف باید منعكسكننده موارد زیر باشد:
1) اهداف باید منعكسكننده دعوت خدا باشد.
خدا از شما میخواهد چه كاری انجام دهید؟ خدا مایل است زندگی خود را وقف انجام چه كاری بكنید؟ اشعیا 30: 1- 2.
2) اهداف باید منعكسكننده احكام و تعالیم خدا باشد.
از كدام احكام و فرامین مهم كلام خدا باید اطاعت نمود؟ لوقا 10: 25- 28.
3) اهداف باید منعكسكننده خواستههای ملكوت خدا، كلیسا و همسایگانتان باشد.
اهداف كلی اجتماع مسیحی (كلیسا یا سازمانی) كه در آن عضویت دارید چیست؟
ب) نقش و عملكرد این اهداف
اهداف شما باید:
1) انگیزهبخش باشد. هدف باید بتواند بروشنی به همگان نشان دهد كه چرا شما به انجام كاری بخصوص مشغول هستید.
2) انتخابی باشد. هدف باید بتواند دیگران را نیز متقاعد كند كه خود را نسبت به آن متعهد ببینند.
3) كارآمد باشد. هدف نباید باعث هدر رفتن منابع (اعم از منابع انسانی، مالی یا وقت) شود. هدف نباید بیجهت بر امور غیر ضروری تاكید داشته باشد.
4) قابل سنجش باشد. هدف، اساس ارزیابی و كنترل است. به همین خاطر است كه اهداف را باید بر اساس نتایجی واقعی و قابل سنجش تنظیم نمود.
پ) مشخصات اهداف خوب
هدف شما باید:
1) مختصر و كوتاه باشد. هر كس باید بتواند هدف را به خاطر بسپارد.
2) روشن و مشخص باشد. هر كس باید بتواند هدف را یادداشت كند.
3) انگیزهبخش باشد. باید بتواند مردم را وادار به انجام كاری سازد.
4) ترغیبكننده باشد. هدف باید باعث تقویت ایمان و پیشرفت زندگی شخص شود.
5) واقعگرایانه باشد. هدف باید عملی و واقعبینانه باشد.
6) مشخص و جزئی باشد. هدف باید قابلسنجش باشد.
7) آشکار باشد. هدف باید بیانگر نتایج باشد، نه بازگوكننده فعالیتها.
ارسال شده توسط
تثنيه باب ۲۰ آيه ۴ « چون خداوند خدايتان همراه شماست. او برای شما با دشمنانتان ميجنگد و به شما پيروزی ميبخشد.»
در
۲۰:۴۵
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر