۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۱, یکشنبه

انواع مختلف زبانها در کتابمقدس


انواع مختلف زبانها

الف) زبانها در كتاب اعمال رسولان

در كتاب اعمال رسولان "تكلم به زبانها" عبارت بود از توانایی خاصی جهت سخن گفتن درباره خدا و اعمال عجیب او به سایر زبانهای قابل فهم و شناخته شده دنیای آن روز (اعمال 2: 7- 11).

هدف از تكلم به زبانها، توصیف تحقق تاریخی نبوت یوئیل 2: 28- 29 در عهد عتیق و اثبات ریزش و حضور واقعی روح‌القدس بود (اعمال 2: 16). تكلم به زبانها علامت قابل رؤیت اولین ریزش روح القدس در تاریخ بشر بر تمام یهودیان (اعمال فصل 2)، سامریان (كسانی كه نیمه یهودی بودند)، (اعمال فصل 8) و تمام غیر یهودیانی (اعمال فصلهای 8، 10، 11، 15) بود كه به عیسی مسیح ایمان آورده بودند (اعمال 1: 8). در فصل دوم اعمال می‌خوانیم كه این علامت، امری قابل رؤیت (بصورت زبانه های آتش) و قابل شنیدن بود (سخن گفتن به زبانهای بیگانه). كتاب اعمال رسولان، اعمال خدا را در تاریخ نجات بشر بازگو می‌كند. این وقایع، اموری منحصر به فرد بود و نظیر آن هیچگاه پیشتر دیده نشده بود. كتاب اعمال رسولان تعلیم نمی‌دهد كه امروزه در كلیساهای مسیحی دنیا چه اتفاقاتی باید به وقوع بپیوندد. كتاب مقدس تعلیم می‌دهد كه ایجاد كلیساهایی فعال (اول قرنتیان 12: 12- 13؛ اعمال 2: 42) و حضور قابل رؤیت ثمره روح در زندگیهای ایمانداران (مخصوصاً محبت) (غلاطیان 5: 22)، از علامات قابل رؤیت ریزش و عملكرد روح‌القدس است. از طرفی كتاب مقدس تعلیم می‌دهد كه ایمانداران حتی آنگاه كه دارای برخی عطایای خاص نیستند، همواره باید بر اساس اصل محبت زیست كنند (اول قرنتیان 13: 1- 8).

ب) زبانها در رسالات قرنتیان

در رساله قرنتیان (اول قرنتیان 12: 10، 28- 30؛ 13: 1، 8- 11؛ 14: 1- 33) "تكلم به زبانها" عبارت بود از توانایی خاصی جهت بیان سخنانی غیرمعقول، نامفهوم و عجیب (زبانهای فرشتگان). این پدیده همراه با زبانه های آتش نبود، ولی قابل شنیدن بود و در بین مردم ابهاماتی ایجاد كرده بود.

1) پولس رسول راجع به ناگهانی بودن واقعه زبانها صحبت نمی‌كند، بلكه درمورد توانایی دائمی تكلم به زبانها سخن می‌گوید. عبارت "كسی كه به زبانی سخن می‌گوید" (اول قرنتیان 14: 13) به شخصی اشاره نمی‌كند كه در یك جلسه كلیسایی ناگهان به سرعت تحت تأثیر روح‌القدس قرار گرفته و به زبانی بیگانه و نامفهوم سخن می‌گوید. بلكه این عبارت به شخصی اشاره دارد كه از توانایی دائمی تكلم به زبانها برخوردار است (در یونانی: زمان حال). "هر كه زبانی دارد" (اول قرنتیان 14: 26، در یونانی: زمان حال) به شخصی اشاره می‌كند كه به طور دائمی از توانایی تكلم به زبانها برخوردار است. كلمات "سخن گفتن به زبانی" (اول قرنتیان 14: 27- 28) (در یونانی: زمان حال) به شخصی اشاره می‌كند كه به طور كامل و پیوسته بر آنچه كه بر زبان می‌آورد تسلط دارد. به همین دلیل نیز پولس رسول می‌توانست محدودیتهای خاصی را در استفاده از عطایای روحانی در جلسات كلیسایی تعیین كند،‌ در حالیكه اگر مسیحیان به طور ناگهانی قدرت تكلم به زبانی را از روح‌القدس دریافت می‌كردند، اعمال چنین محدودیتهایی غیر ممكن می‌بود.

2) تجلی عطایای روحانی مربوط به دوران اولیه كلیسای عهد جدید بود، زیرا انجیل در آن زمان هنوز به طور كامل نگاشته نشده بود. به همین دلیل امكان وجود خطا و تعالیم اشتباه زیاد بود. كلیسای قرنتس اغلب از ایماندارانی تشكیل شده بود كه از زمینه‌ای بت‌پرست بودند و اغلب در محیط غیرمسیحی با مشكلات متعددی مواجه می‌شدند. ایمانداران كلیسای قرنتس بطور تحت اللفظی "برای روحها غیرت داشتند" (در یونانی: اول قرنتیان 14: 12). آنها احتمالأ معتقد بودند كه "روحهای" مختلف عطایای مختلفی به مردم عطا می‌كنند. ولی پولس رسول تعلیم داد كه منشأ تمام عطایای روحانی از یك روح، یعنی از روح‌القدس است (اول قرنتیان 12: 4، 11). پولس تعلیم داد كه مسیحیان قرنتس باید برای انجام كارهایی غیرت داشته باشند كه باعث بنای كلیسا می‌شود، نه اموری كه در كلیسا بی‌نظمی ایجاد می‌كند (اول قرنتیان 14: 33، 40). بنابراین با توجه به وضعیت گناه‌آلود كلیسای قرنتس، به برخی عطایای خاص مانند نبوت و تشخیص ارواح نیاز شدیدی وجود داشت (اول قرنتیان 12: 10).

3) از رساله قرنتیان چنین برمی‌آید كه تكلم به زبانها تنها یكی از مشكلات موجود در كلیسای قرنتس بود، و آنها با مشكلات دیگری نیز دست به گریبان بودند. مشكلاتی چون جدایی، حسادت، نزاع، درگیری، انحرافات جنسی، متوسل شدن به قضات دنیوی و ‌خدانشناس، سوء‌استفاده از آزادی كه داشتند، مشكلات مربوط به ازدواج، خوردن گوشتی كه برای بتها قربانی شده بود، حضور زنانی كه از موقعیت خود سوء استفاده می‌كردند، جلسات كلیسایی مخرب و استفاده نادرست از شام خداوند، غیرت بیش از حد جهت تكلم به زبانها و انكار رستاخیز جسم.

مشكل اعضای كلیسای قرنتس این بود كه بیش از حد به تكلم به زبانها اهمیت می‌دادند (اول قرنتیان 12: 30) و بدین ترتیب باعث ایجاد بی‌نظمی در جلسات كلیسایی می‌شدند (اول قرنتیان فصل 14). به همین دلیل پولس به بررسی موضوع عطایای روحانی (در یونانی: charismata) می‌پردازد. او ابتدا درخصوص تنوع عطایای روحانی، خدمات و تجلیات روح‌القدس تعلیم می‌دهد (اول قرنتیان فصل 12). سپس به مهمترین طریق اشاره می‌كند كه همان طریق محبت است. محبت باعث می‌شود عطایای روحانی در جای درست خود بكار روند، زیرا تمام عطایای روحانی باید بر اساس اصل محبت بكار گرفته شوند (اول قرنتیان فصل 13). پولس در پایان درمورد تفاوت بین عطای زبانها و عطای نبوت تعلیم می‌دهد (اول قرنتیان فصل 14).

برخی از اعضای كلیسای قرنتس كه از عطایای روحانی خاصی برخوردار بودند، از جلسات كلیسایی سوءاستفاده می‌كردند تا سخنان خود را به گوش دیگران برسانند. این عده به طریقی ناشایست عمل می‌كردند، در حالیكه خواست خدا این است كه تمام امور كلیسا در نظم پیش رود. آنها جلسات معمول كلیسا را مغشوش می‌ساختند. به همین دلیل به جای آرامش و سلامتی، تشویش و اغتشاش و بی‌نظمی در كلیسا حاكم بود (اول قرنتیان 14: 33، 40). اگر چه پولس رسول برای تمام عطایا ارزش قائل بود، اما نمی‌توانست چنین رفتارهایی را تحمل كند. حكم او این بود كه در جلسات كلیسایی تمام امور باید در جهت منفعت و بنای اعضای كلیسا باشد. هر فرد مسیحی باید در چهارچوب اصل محبت، و به هدف بنا كردن و خدمت به دیگران، از آزادی خود در زمینه بكارگیری عطایای روحانی استفاده كند. همچنین این عطایا باید بر اساس اصولی بكار گرفته شود كه پولس رسول در كتاب مقدس مشخص كرده است (اول قرنتیان 14: 26- 40).

4) بدین ترتیب پولس رسول عطای تكلم به زبانها را در جایگاه صحیح خود قرار داد. روی سخن او بویژه با مسیحیانی بود كه توانایی دائمی تکلم به زبانها را داشتند یا عادت داشتند که به این زبانها صحبت و دعا کرده یا سرود بخوانند. در اول قرنتیان 14: 14- 17 میخوانیم: " زیرا اگر به زبانی دعا کنم که آن را نمی فهمم، در واقع روح من دعا می کند و خودم از آنچه میگویم بی خبرم. پس چه کنم؟ باید هم به زبانهای غیر دعا کنم و هم به زبان معمول، هم به زبانهای غیر سرود خوانم هم به زبان عادی تا همه بفهمند. زیرا اگر شما خدا را به زبانی شکر گویید که فقط روح خودتان می فهمد، چگونه دیگران بتوانند به دعای شکرگزاری شما آمین بگویند، در حالیکه نمی فهمند چه میگویید؟ شکی نیست که شما بسیار عالی خدا را شکر می گویید اما حاضرین بهره ای نمی برند." وقتی پولس از سخن گفتن، دعا کردن و سرودخواندن به روح صحبت می کند، تنها میتواند این معنا را بدهد که شخص صداهایی را ابراز می کند که هیچکس نمی تواند بفهمد. و وقتی پولس از سخن گفتن، دعا کردن و سرودخواندن به عقل یا ذهن صحبت میکند، تنها میتواند به این معنی باشد که شخص کلماتی را ابراز می کند که هر فردی میتواند بفهمد. پولس این مسیحیان را مخاطب قرار میدهد زیرا آنها فقط بواسطه روح انسانی خود سخن گفته، دعا کرده یا سرود میخواندند و نه از طریق عقل و اندیشه انسانی خود. در نتیجه تنها زبانها و صداهای نامفهوم تولید میکردند (اول قرنتیان 14: 13- 17). بر چنین مسیحیانی بود كه دعا كنند تا در آینده بتوانند آنچه را كه تنها به زبانی غیرقابل درك بدان متكلم می‌نمودند، روزی ترجمه كنند. پولس از آنها نمی‌خواهد كه ابتدا به زبانی بیگانه و غیر قابل فهم تكلم كنند و سپس آن را ترجمه نمایند. بلكه از آنان می‌خواهد كه دعا كنند تا در آینده تكلم آنها به زبانها، هم بواسطه روح انسانی باشد و هم با تكیه بر عقل و خرد انسانی‌شان. تا بدین ترتیب بتوانند در جلسات كلیسایی به زبانی معقول و روشن كه برای همه قابل فهم است سخن بگویند، دعا كنند و سرود بخوانند. با توجه به اینكه روح انسان مطیع او است (اول قرنتیان 14: 32)، چنین ایماندارانی این توانایی را دارند که تصمیم بگیرند كه بجای تكلم به زبانی نامفهوم و بیگانه، به زبانی تكلم كنند كه باعث بنای دیگر اعضای كلیسا است (اول قرنتیان 14: 19). تنها از این طریق است كه سایر اعضای كلیسا نیز بنا خواهند شد.

16- ترجمه زبانها

الف) "ترجمه زبانها" (اول قرنتیان 12: 10، 30؛ 14: 27- 28).

ترجمه زبانها توانایی خاصی است كه به موجب آن، شخص می‌تواند نه تنها زبانهای خارجی قابل فهم را ترجمه كند، بلكه سایر زبانهای مختلف و ناشناخته مردم و فرشتگان را نیز درك و ترجمه نماید تا از این طریق شنوندگان و اعضای كلیسا ‌بنا شوند. این عطای روحانی و عطای روحانی تكلم به زبانهای مردم و فرشتگان، هر دو در جلسات كلیسایی لازم و ملزوم و مكمل یكدیگرند. مسیحیانی كه از این عطای دائمی برخوردار هستند می‌توانند تشخیص دهند كه آیا مسیحیان دیگر براستی از عطای زبانها برخوردارند یا نه، یا آنچه را كه می‌خواهند به زبانی متكلم شوند، باعث بنای شنوندگان در كلیسا خواهد شد یا نه.

ب) تكلم همزمان از طریق روح و فكر

روشن است كه آن عده از اعضای كلیسای قرنتس كه به زبانی بیگانه و غیر قابل درك تكلم می‌‌كردند، از عطای روحانی ترجمه زبانها برخوردار نبودند (اول قرنتیان 14: 13). این امكان وجود داشت كه كسانی كه از عطای دائمی تكلم به زبانها برخوردار بودند، خودشان آنچه را كه می‌گفتند ترجمه ‌كنند. ولی در اینصورت می‌بایست به زبانی قابل درك سخن می‌گفتند تا دیگران بفهمند. یعنی هم‌زمان، هم از طریق روح خود سخن گویند و هم از طریق فكر انسانی خود. به عبارت دیگر، آنچه را كه روح آنها می‌خواست به زبانی غیر قابل درك و بیگانه متكلم شود، فكر و دهان آنها می‌‌بایست به زبانی قابل فهم بیان می‌كرد (اول قرنتیان 14: 5، 13- 19).

ولی این توانایی امری خودكار نبود (اول قرنتیان 14: 5 ، 13). به طور كلی، اگر در جمع مسیحیان مترجمی حضور می‌داشت، آن شخص خود از عطای دائمی ترجمه زبانها برخوردار بود و سایر مسیحیان نیز همگی این موضوع را می‌دانستند، و این شخص معمولأ كسی بود غیر از فردی كه به زبانی غیر قابل درك تكلم می‌‌كرد (اول قرنتیان 12: 10؛ 14: 27- 28). اگر در جلسات كلیسایی هیچ مترجمی حضور نمی‌داشت یا مترجم تمایلی به ترجمه زبانها نداشت، تعلیم پولس رسول این بود كه در چنین شرایطی هیچ كس اجازه ندارد در جلسات كلیسایی به زبانی بیگانه تكلم كند (اول قرنتیان 14: 28).

پ) محدودیتهای رسولان در زمینه تكلم به زبانها

پولس رسول به روشنی حكم می‌كند كه در جلسات كلیسایی حداكثر سه نفر مجازند به نوبت به زبانها تكلم كنند، آن هم در صورتی كه سخنان آنها بلافاصله توسط كسی كه عطای ترجمه دارد، ترجمه شود. به اعتقاد پولس، مسیحیان اجازه ندارند به طور همزمان در جلسات كلیسایی به زبانها تكلم كنند (اول قرنتیان 14: 27). همچنین او به زنان اجازه تكلم به زبانها یا نبوت در جلسات رسمی كلیسایی را نمی‌دهد (اول قرنتیان 14: 34- 38).

۱ نظر:

  1. سپاس گذارم برادر فریبرز عزیز. بسیار معتدل و عالی بود. فقط یک سوال داشتم در قسمت (ب) زبان های مختلف ، برداشت شما از زبان ها ، زبان های فرشتگان و نامفهوم هستش که هیچ کس متوجه نمی شه غیر از کسی که عطیهء ترجمه داشته باشه. و در شمارهء 4 همین موضوع خط 11 و12 دوباره به این موضوع با اطمینان اشاره می کنید. سوالم اینه که : 1-چطور از متن کتاب مقدس این برداشت قاطع رو دارید 2- اگر این مطلب در کتاب مقدس واضح نیست در تاریخ 2000 سالهء کلیساآیا چیزی موجوده و اگر بله ممکنه منبع بگید من تحقیق کنم؟ و آیا امروز الهیات دان های مسیحی بر این باور هم نظرند اگر خیر ، نظرات اونها رو چطور می شه دونست؟ مرسی از محبتتون ، شما همیشه باعث رشد من بودین و خدا رو همیشه واسهء بودنتون شکر می کنم

    پاسخحذف